۱۳۸۷ دی ۱۱, چهارشنبه

کریسمس و سال نو میلادی

مدتی که این مثنوی تاخیر شد، نگارنده

جای همه دوستان خالی، به سیر و سیاحت مشغول بود در

حال و هوای کریسمس و مراسم سال نو میلادی.

از قضا دیدم ناصر عزیز هم با پیام های تبریکش

برای کریسمس و سال نو میلادی

به نوعی درگیر همین امور شده است!

یعنی برخی گفته اند: «آقا! از شما قبیح است!

کریسمس و سال نو میلادی به من و شما چه؟»

...

نیلز بوهر نقل می کند: در همسایگی ما، مردی زندگی می کرد

تحصیلکرده و باکمالات.

روزی دیدم نعل اسبی را برسردر خانه اش می کوبد!

پرسیدم: «یعنی شما هم فکر می کنید نعل اسب شانس می آورد؟»

در پاسخ گفت: «نه، من به این خرافات اعتقادی ندارم، ولی...

ـ و با قیافه حق بجانبی ادامه داد ـ

ولی می گویند برای آنانی که اعتقاد ندارند هم شانس می آورد!»

...

مناسک میلاد مسیح و مراسم سال نو میلادی برای اهالی این دیار

اگر نگوییم بیشتر از ولادت پیامبر اسلام (یا نیمه شعبان) و نوروز برای ما

از ارج و قرب برخوردارست، دست کم به همان اندازه ارزش و اهمیت دارد و

نمی توان در میان آنان بود و نسبت به این شور و حال احساس بی تفاوتی کرد.

گر چه خیلی هاشان اصلا با فلسفه و معانی این آداب و رسوم بیگانه اند

ـ همچون قاطبه مسلمانان (یا شیعیان) و ایرانیان ـ

ولی این دلیل نمی شود که ...

از قضا بهانه خوبی که می شود برای شاد بودن و شاد کردن!

خیلی وقت پیش، بی بی سی مستندی ساخته بود درباره

حال و هوای کریسمس و سال نو مسیحی در میان

خانواده های مهاجر ایرانی در لندن.

جالب این که بسیاری از هم وطنان (؟) اظهار می داشتند:

«بخاطر شور و شوق بچه ها ... ما هم همراهی می کنیم».

...

اما داستان به همین جا خاتمه نمی یابد که این تنها یک روی سکه است!

جیسن (امریکایی، دانشجوی دکترا) در حالی که روی میز بار یله داده بود و

با گیلاس انگشتونه ای ویسکی اش بازی می کرد، گفت:

«از هر چی دینه متنفرم!» بعد هم یه نفس همه را رفت بالا و با اخم ادامه داد:

«آخه به جز نفرت، اینا چی برای مردم آوردن؟»

این را از خیلی از دوستان هم وطن هم شنیده بودم و

دروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ

بهشان حق می دادم که تجربه تلخی را از سر می گذراندند ولی

این بابای امریکایی چه دل پری داشت؟!

چه می توان گفت؟

آیا باید دل به این عبارت همیشه صادق خوش داشت که

«اسلام (یا هر دینی) به خودی خود ندارد هیچ عیبی،

عیبی اگر هم هست ز مسلمانی (یا دینداری) ماست»؟

یا اینکه مسئولانه و در عین حال، جسورانه تیغ بر دمل ها کشید و

آسیب ها را زدود و سطوح صیقلی را برابر آفتاب گذاشت و

آنگاه بانگ برآورد:

خواهران! برادران!

دین، همه یکی است و آن هم برای و در خدمت انسان

(نه انسان برای و در خدمت آن) که

از یاد نبرد «انسان» است و

دین تنها انتظاری که از انسان دارد

ـ اگر اصلا چنین حقی برای آن قائل باشیم ـ

«انسان» بودن است و یا

به تعبیر زنده یاد احمد شاملو «مراعات انسان».

باری، حيات ايده ها

چنانکه هگل می گويد با آزاد ساختن ما آغاز می شود ولی

کم کم چنان متصلب می شوند که ما را اسير خود می سازند. پس

حاشا که واژه ها نفريبندمان که در پس هر واژه

به تعبیر نیچه پيشداوری (هایی) نهفته است.

...

سخن به درازا کشید.

من نیز همچون رفیق شفیقم

ترجیح می دهم هیچ فرصتی را

برای تبریک گفتن از دست ندهم

خاصه که مناسبت آن زادروز پیامبر صلح باشد و

نو شدن سال که

برای آن واقعا هم یکبار کم است و

من هم ذائقه ام با چندبار در سال سازگارتر!

پس میلاد عیسی مسیح و

نو شدن سال میلادی بر همه انسان ها

مبارک!

* * *

کریسمس در ادینبورو

برنامه های سال نو ادینبورو

* * *

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
کریسمس مبارک باشه بهزاد جان

ناشناس گفت...

سلام بر بهزاد همة دوران
من هم «ترجيح مي‌دهم هيچ فرصتي را براي تبريك گفتن از دست ندهم» پس سال نو، البته از هر نوعش(ميلادي، شمسي و غير شمسي) را، البته با پوزش از تأخير در تبريك، به شما تبريك مي‌گويم.اميدوارم تبريك با تأخير هم به ذائقه شما خوش آيد؟!